مروری بر دستهبندی هرزکامنتها
امروزه برای روبرو شدن با هر پدیدهای نیازمند شناخت آن هستیم. این شناخت، گاه از راه تجربه برای ما بهدست میآید و گاه میتوان از راه مطالعات نظری به آن رسید. معضل اسپم در اینترنت و بحث دربارهی آن دیر زمانیست که فراگیر شده و حتی سایتهای بزرگ سرویسدهندهی خدمات اینترنتی را به برنامهریزی و تخصیص بودجههای کلان برای مقابله با این پدیده واداشته است. در این نوشته سعی میکنم که با تأملی بیشتر بر هرزکامنتها به روبرو شدن با این پدیده، شفافیت بیشتری ببخشم.
با وجود جستجوی فراوان تعریف واحدی برای اصطلاح «هرزکامنت» پیدا نکردم، ولی میتوان آنها را در سه گروه اصلی دستهبندی کرد:
1- پیامهای تبلیغاتی(Advertisements) :
این دسته شامل پیامهایی هستند که کارکرد تبلیغاتی دارند و حاوی یک لینک به سایت یا وبلاگی دیگر میباشند. این لینک میتواند آدرس سایتی تجاری یا سایتی با محتوای اهانتآمیز یا یک سایت پورنو باشد. این گروه از پیامگذاران در کنار تبلیغ، هدفِ بالا بردن مقدار Page Rank سایت خود در موتور جستجوی گوگل را دنبال میکنند. در واقع هرچه تعداد لینکهای ارجاع شده به یک سایت بیشتر باشد، رتبهی آن سایت (Ranking) در موتورهای جستجو بالاتر میرود و این گروه با استفاده از این تکنیک دست به چنین کاری میزنند.
2- پیامهای توهینآمیز (Abusive Comments):
در این پیامها به نویسندهی وبلاگ یا به سایر پیامگذاران یا به شخص دیگری توهین میشود. به کار بردن الفاظ رکیک، اطلاق نسبت ناروا از جمله شاخصهای این دسته از هرزکامنتها است. در تعیین این نوع پیامها باید به برداشتهای مختلف از برخی کلمات و لحن نوشتاری پیامگذار توجه داشت و تنها بنا به سلیقهی شخصی هر پیامی را بهعنوان مطلب توهینآمیز تلقی ننمود.
3- پیامهای خارج از موضوع (Wildly off-topic Comments):
و اما دستهی سوم، پیامهای بیارتباط با موضوع نوشتار میباشد. در این پیامها نه کالا یا سایت دیگری تبلیغ شده است و نه در آن توهینی صورت گرفته است؛ اما آنچه به عنوان پیام نوشته شده، «کمترین» ارتباطی با مطلب مربوطه ندارد.
موارد زیر نمونههایی از این دست پیامها میباشد:
- دعوت خواننده به دیدن وبلاگ خود؛
- دعوت خواننده به خواندن مطلبی بیارتباط با موضوع نوشته در وبلاگ خود؛
- درج اعلامیه، بیانیه و نظرات بیارتباط با نوشته؛
و نمونههای دیگر.
تمایز این گروه از هرزکامنتها با گروه اول در این نکته است که برای پیامگذار در این حالت Page Rank اهمیت چندانی ندارد و آنها بیشتر به دنبال دیده شدن یا خوانده شدن وبلاگ، نوشته یا نظر خود هستند. در واقع تعامل اجتماعی بیشتر (در وبلاگشهر) هدف نهان این گروه است.
نکته قابل توجه دیگر نقش مهمی است که هویت یک وبلاگ (و نه صرفاً دیدگاه فردی نویسندهی آن) در تعیین ارزش یک پیام بهعنوان اسپم (از نوع سوم) یا غیراسپم دارد. بهعنوان مثال در بیشتر نوشتههای وبلاگ زیتون اولین پیام در پیامگیر، پیام «اول» است. بدون توجه به فضای صمیمانهی این وبلاگ، این پیام را میتوان در ردهی پیامهای خارج از موضوع دستهبندی کرد؛ اما در چنین فضای دوستانهای وجود این نوع پیامها کاملاً عادیست و حتی میتوان ادعا کرد که کامل کنندهی فضای گرم و دوستانهی حاکم بر محیط آن وبلاگ است.
آنچه که به عنوان Spam یا Comment Spam در فضای سایبر شناخته شده است، بیشتر به گروه اولی که اشاره شد، باز میگردد؛ و آنچه که ما امروز در وبلاگستان فارسی با آن روبرو هستیم بیشتر هرزکامنتهایی از نوع دوم و سوم است.
امید است با دامن زدن یه این بحثها به شفافتر شدن این نوع مفاهیم در وبلاگشهر و در پی آن سالمتر و بانشاطتر شدن این فضا کمک کنیم.
فهرست مراجع این نوشتار:
1- مختصری درباره «اخلاق وبنگاری» (مسعود برجیان / پیام ایرانیان)؛
2- اندر باب وبلاگخوانی و کامنتنویسی (ناصر خالدیان / نقطه ته خط)؛
با وجود جستجوی فراوان تعریف واحدی برای اصطلاح «هرزکامنت» پیدا نکردم، ولی میتوان آنها را در سه گروه اصلی دستهبندی کرد:
1- پیامهای تبلیغاتی(Advertisements) :
این دسته شامل پیامهایی هستند که کارکرد تبلیغاتی دارند و حاوی یک لینک به سایت یا وبلاگی دیگر میباشند. این لینک میتواند آدرس سایتی تجاری یا سایتی با محتوای اهانتآمیز یا یک سایت پورنو باشد. این گروه از پیامگذاران در کنار تبلیغ، هدفِ بالا بردن مقدار Page Rank سایت خود در موتور جستجوی گوگل را دنبال میکنند. در واقع هرچه تعداد لینکهای ارجاع شده به یک سایت بیشتر باشد، رتبهی آن سایت (Ranking) در موتورهای جستجو بالاتر میرود و این گروه با استفاده از این تکنیک دست به چنین کاری میزنند.
2- پیامهای توهینآمیز (Abusive Comments):
در این پیامها به نویسندهی وبلاگ یا به سایر پیامگذاران یا به شخص دیگری توهین میشود. به کار بردن الفاظ رکیک، اطلاق نسبت ناروا از جمله شاخصهای این دسته از هرزکامنتها است. در تعیین این نوع پیامها باید به برداشتهای مختلف از برخی کلمات و لحن نوشتاری پیامگذار توجه داشت و تنها بنا به سلیقهی شخصی هر پیامی را بهعنوان مطلب توهینآمیز تلقی ننمود.
3- پیامهای خارج از موضوع (Wildly off-topic Comments):
و اما دستهی سوم، پیامهای بیارتباط با موضوع نوشتار میباشد. در این پیامها نه کالا یا سایت دیگری تبلیغ شده است و نه در آن توهینی صورت گرفته است؛ اما آنچه به عنوان پیام نوشته شده، «کمترین» ارتباطی با مطلب مربوطه ندارد.
موارد زیر نمونههایی از این دست پیامها میباشد:
- دعوت خواننده به دیدن وبلاگ خود؛
- دعوت خواننده به خواندن مطلبی بیارتباط با موضوع نوشته در وبلاگ خود؛
- درج اعلامیه، بیانیه و نظرات بیارتباط با نوشته؛
و نمونههای دیگر.
تمایز این گروه از هرزکامنتها با گروه اول در این نکته است که برای پیامگذار در این حالت Page Rank اهمیت چندانی ندارد و آنها بیشتر به دنبال دیده شدن یا خوانده شدن وبلاگ، نوشته یا نظر خود هستند. در واقع تعامل اجتماعی بیشتر (در وبلاگشهر) هدف نهان این گروه است.
نکته قابل توجه دیگر نقش مهمی است که هویت یک وبلاگ (و نه صرفاً دیدگاه فردی نویسندهی آن) در تعیین ارزش یک پیام بهعنوان اسپم (از نوع سوم) یا غیراسپم دارد. بهعنوان مثال در بیشتر نوشتههای وبلاگ زیتون اولین پیام در پیامگیر، پیام «اول» است. بدون توجه به فضای صمیمانهی این وبلاگ، این پیام را میتوان در ردهی پیامهای خارج از موضوع دستهبندی کرد؛ اما در چنین فضای دوستانهای وجود این نوع پیامها کاملاً عادیست و حتی میتوان ادعا کرد که کامل کنندهی فضای گرم و دوستانهی حاکم بر محیط آن وبلاگ است.
آنچه که به عنوان Spam یا Comment Spam در فضای سایبر شناخته شده است، بیشتر به گروه اولی که اشاره شد، باز میگردد؛ و آنچه که ما امروز در وبلاگستان فارسی با آن روبرو هستیم بیشتر هرزکامنتهایی از نوع دوم و سوم است.
امید است با دامن زدن یه این بحثها به شفافتر شدن این نوع مفاهیم در وبلاگشهر و در پی آن سالمتر و بانشاطتر شدن این فضا کمک کنیم.
فهرست مراجع این نوشتار:
1- مختصری درباره «اخلاق وبنگاری» (مسعود برجیان / پیام ایرانیان)؛
2- اندر باب وبلاگخوانی و کامنتنویسی (ناصر خالدیان / نقطه ته خط)؛
3- Comment policy (Jonathon Delacour / the heart of things);
4- A step toward solving comment spam? (Kuro5hin);
7 پیام:
نوشته هایت خیلی خوبن! به نظر من که خیلی خوب مطلب را انتقال میدهی.
با اجازه در خبرچین لینک میدهم.
سلام:
مطلبت خیلی عالی بود و من در این مورد با کامنتهای دسته دوم مواجه هستم! با اجازت در وبلاگم در لینکدونی لینک این مطلبت رو قرار دادم.
فرهنگ عزیزم: با سلام و تشکر از لطفی که می خواهی بکنی. آدرس ایمیلم را برایت می نویسم
: I.Seyf@Staffs.ac.uk
ممنون از لطفی که می کنی.
احمدسیف
با نظراتتان موافقم، ولی یک تازه کار چگونه باید وبلاگش را بشناساند؟ آیا اگر در کانتها خودش را مطرح نکند جایی وجود دارد که این کار را کند تا روزی 2-3 خواننده داشته باشد؟
تمام فرمایشات شما صحیح است. اما معضل دیگری هم که در وبلاگ شهر و در بین وبلاگ نویسان شایع است، اینکه اکثر آنها تنها در پاسخ به کامنت بازدیدکنندگانشان به وبلاگ نه چندان شناخته شده دوستانشان سر میزنند. و به نظر میرسد بیشتر کامنتهایی هم که ظاهرا به موضوع برمیگردند همان مفهوم هرزکامنتها را در خود دارند.
من نتونستم کامنتت را بخوانم!
آسمون عزیز؛
ممنون از لطفت و باز ممنون از لینک در خبرچین.
امین جان؛
ممنون از لینک. فکر میکنم با انتخاب راه درست بتوانیم این معضل را در وبلاگهایمان کمرنگتر کنیم.
آقای دکتر سیف عزیز؛
به روی چشم. در اولین فرصت.
(نمونهای از «خود هرزکامنتی» ( :D
ناشناس جان؛
بسیار به مورد خوبی اشاره کردی، دوست من. این مورد، مشکل بنده نیز است. اما بنده راه حل آین مشکل را استفاده از ابزار نابهجا و نامطلوب هرزکامنت نمیدانم.
واقعیت این است که اگر ما به طور جدی به وبلاگ و وبلاگنویسی نگاه میکنیم و با این دیدگاه نوشتن در این فضای مجازی را آغار کرده ایم، باید منتظر بمانیم تا وبلاگ ما مخاطب خود را پیدا کند و البته برای این کار بیشتر به محتوای وبلاگ خودمان بیاندیشیم (حال در هر سبک و با موضوعی که قصد داریم، بنویسیم).
نکتهی دیگر: ما در مجمعالجزایری بهنام وبلاگشهر مینویسیم که خود یکی از جزیرههای آن هستیم و نه در جزیرهای دورافتاده در ناکجا آباد. تنها راه شناخته شدن این نیست که دیگران بیایند و وبلاگ شما را بخوانند. شما هم میتوانید به وبلاگهای دیگران بروید، مطالب آنها را بخوانید و و اگر حرفی برای گفتن در مورد آن مطالب دارید، باب گفتوگو را باز کنید. این هم یک راه شناخته شدن است، بدون اینکه ما هرزکامنتی برای کسی بنویسیم. مگر اینکه ما آمده باشیم، که فقط حرف خود را بزنیم.
و باز نکتهی دیگر: بنده قصد نداشتم در این یادداشت به روشهای پیشگیری و راهکارهای مقابله با این معضل بپردازم (که البته سایر دوستان کمابیش در این مورد نوشتهاند). ناصر عزیز پیشتر در یکی از نوشتارهای خود چند شاخص حداقلی برای یک وبلاگ خوب برشمرده بود. از دید بنده، این «باید» را نه از سر تعریف وبلاگ که ناشی از «نیاز یک وبلاگ خوب» است. یکی از این شاخصهای مهم، وجود بخش «تماس با نویسنده» در وبلاگ است. از کارکردهای خوب این بخش، حذف شدن بسیاری از پیامهای در ارتباط با نویسنده اما بیارتباط با نوشتار وبلاگ، از روی بخش پیامگیر است. در این مورد نوشتنی بسیار است، اما ترجیح میدهم سایر دوستان نیز در این بحث وارد شوند.
به هر حال Anonymous عزیز، ممنون از کامنتات.
دوست خوبم، صادق:
زیاد متوجهی منظورت نشدم و کاش بیشتر نظرت را باز میکردی. ممنون میشوم اگر دوباره شیرفهمام کنی ;)
[صفحهی اصلی]