عادت کردهایم!
امروز - پنج دی ماه - دومین سالگرد فاجعه زلزلهی بم است. آن روزهای پر از درد و مصیبت را کسی فراموش نمیکند. نظیر این فجایع باز هم در کشور ما تکرار شد و خواهد شد. این دیگر رسمیست در کشور ما. ما هر لحظه باید منتظر یک اتفاق باشیم، یک فاجعه، یک مصیبت. شب خوابیده باشیم و احتمال دهیم که زلزله بیاید و صبح را نبینیم؛ ظهر مشغول دیدن برنامهی تلویزیون باشیم و بعید ندانیم که یک فروند C130 به ساختمانمان برخورد نکند؛ صبح دختر کوچکمان بههمراه دوستان همکلاسیاش از سمت مدرسه به اردوی یک روزه برود و احتمال داشته باشد که عصر خبر دهند که همگی در استخر پارک غرق شدهاند. هیچوقت هیچ چیز بعید نیست و فاجعه بخشی از زندگی ما ایرانیان شده است. مقصری هم وجود ندارد، اگر هم وجود داشته باشد همان پرتقالفروش سر محل است که همیشه باید پیدایش کنیم. عادت کردهایم و زود فراموش میکنیم. فاجعه اینجاست!
24 پیام:
سلام فرهنگ عزیز
نمی دونم چرا ما اینقدر کم به سازمانهای غیردولتی کم بها می دهیم ؟در حالیکه در جوامع پیشرفته سازمانهای دولتی بدون انواع غیردولتی شان ناقص است و کاراشن واقعا لنگ می ماند.من دو سال قبل تنهایی رفتم بم و چون واقعا هیچ ارگان غیردولتی را پیدا نکردم برای پیوستن.یک هفته ماندم و به خیال خودم کمی اینور و انور دویدم؛اما خودم می دانم که من یک نفر و دیگرانی که خیلی هاشون یک نفره یا دو نفره و به هوای دل خودشان برای کمک به بم رفته بودند درمقابل یک سازمان غیردولتی آموزش دیده و با سرمایه مالی چیزی نیستیم و نخواهیم هم بود مگر اینکه یک میلیادر باشیم که نیستیم.ما فقط کمی ا زعذاب وجدانخودمان را کم کردیم .ولی مشکلات بمی ها همچنان پا برجاست...بگذریم..
راستی شعر پائیزت را در وبلاگ آقای زهری خواندم خیلی قشنگه.
نیلبك عزیز؛
در مورد شعر، خیلی از لطف تو ممنونم.
به نكتهی خوبی اشاره كردی. آنچه در یك زلزله فرو میریزد نه فقط بناها كه ساختار اجتماعی آن است. سال گذشته به مطلبی در همین زمینه (نقش NGOها در كاهش خسارتهای ناشی از زلزله) خواندم كه در آن به موارد جالبی اشاره شده بود. از جمله اینكه در ایران نگاه دولت به مقولهی مدیریت بحران نگاهی از بالا به پایین است و مدیریت تنها در بالا متمركز است و در این سیستم از تمامی امكانات (نظیر منابع انسانی) نمیتوان بهدرستی استفاده كرد. همچنین به فعالیتهایی از این دست در ایران فعالیتهای درجه چندم هستند و هیچوقت به آنها بهطور جدی نگاه نمیشود.
در مورد شعر، خیلی از لطف تو ممنونم.
سلام. چرا اینجا کد گذاشتی؟
سحر جان؛
علت کد گذاشتن برای پیامگیر، جلوگیری از انتشار اسپمکامنتهاست.
فرهنگ جان، متاسفانه کمکهايی که به شهر بم و کلا مناطق صدمه ديده ميشه، فقط اول کار و از روی هيجانهای اوليه هست، و وقتی مدتی ميگذره، بدون اينکه واقعا اتفاقی افتاده باشه، فراموش ميشه، حرف نی لبک هم کاملا درسته و همه اينها با هم نتيجه اش اين ميشه که وضع بم و مردمش بهبود قابل توجهی پيدا نکرده، خيلی ناراحت کننده است واقعا...راستی خوسحالم که تصميم گرفتی دوباره بيشتر آفتابی بشی اين طرفها :)) ، سال نوی تو هم مبارک باشه ...در ضمن ممنون از لينک
شبنم عزیز،
وقتی کاری از روی احساس و تنها احساس باشد، نتیجه ای جز این نیز در پی ندارد. ممنون دوست خوبم.
فرهنگ عزیزاول ممنون از کامنت و محبتتون.
راست میگید ما آدمهای فراموشکاری هستیم یعنی فکر کنم ذات بشر فراموشکاره والبته این هادت کردن هم ذاتیست. من فکر کنم فاجعه اینجاست که تا زخمی کهنه نشده در پی درمانش نیستیم و بعد هم فراموش یا بهش عادت میکنیم.
بسیار زیبا گفتی!
فرهنگ عزیز
از لطفت ممنونم.
راستی ببخش که پاسخت را ندیده بودم
از توجهت ممنونم.
کم پیدایی؟منظورم اینه که کم می نویسی..
بیتا جان؛
نكتهای كه شما به آن اشاره كردید، لایهی عمیقتری از مطلب مورد اشارهی من بود. خیلی ممنونام.
آسمون عزیز؛
ممنونام از تو دوست عزیز.
نیلبك جان؛
راستش خیلی دلم میخواهد بیشتر بنویسم. یا دچار لكنتام یا مطلبی هم میآید برای نوشتن، فرصت قلمی كردناش را پیدا نمیكنم. ممنون از تو.
فرهنگ عزیز با درود و شاد باشی به مناسبت قالب جدید وبلاگت . از تشکل های غیر دولتی که چه عرض کنم ..لا اقل در زمینه محیط زیست که بردی تا کنون نداشته اند . شاد باشی . امنیت وبلاگ را در سطح بعد از یازدهم سپتامبر بالا برده اید فرهنگ جان . یادشان باشد اشرار در این وبلاگ پرانتزی راه نروند
این دیگر رسمیست در کشور ما<~~ yani jaye dige rasm nist ? hame jaye 2nya ine !
اگر عادت نمي كرديم كه اين نبود وضع زندگيمان ...
قابلی نداشت فرهنگ جان.
سلام.اگر اين فراموشی نبود که همين يک لقمه زندگی سگی را هم نداشتيم.درد بسيار و چاره کم٫بگذار فراموش کنيم برادر.
آشیل جان؛
چهقدر خوشحال شدم نام تو را اینجا دیدم. ممنون از حضور و نظرت.
در مورد امنیت وبلاگ هم چارهای برایم نگذاشته بود این آقا. به هر حال پوزش از اینکه کمی باعث دردسر سایر دوستان شده است.
رضا جان!
نه دوست من. از دید من اینگونه نیست. مگر اینکه معیار سنجشمان را افغانستان قرار دهیم.
ساحل عزیز؛
ممنون از پیامات...
شهلا جان؛
خواهش میکنم. در ضمن کامنت دیگرت را خواندم و فقط به خاطر پارهای مسائل آن را در اینجا درج نکردم. امیدوارم شرایط را متوجه باشی و از این کار من دلخور نباشی. ممنون و پوزش مجدد...
زیتا جان؛
ممنون از نظرت دوست عزیز. چه بگویم...
فرهنگ عزیزم: سلام ممنونم که سر زدی. ممنونم از کامنت ولی اگر می خواهی با هم دوست باشیم لطفا « استاد» به خیک من نبند. من هم یک دانش جو هستم مثل خودت با این تفاوت که سن شناسنامه ام از تو بیشتر است. همین.
وای چه همه تغییر :)
خوبین؟
سلام فرهنگ جان. متاسفم که کامنتی که برام گذاشته بودی حذف شد! و نتونستم نجاتش بدم، نمی دونم چرا! ...ولی خوب در عوض تو تنها خواننده افتخاری اون پست بر باد رفته بودی ! ؛))) ...حالت که خوبه؟
آقا حیفه این موتور رو به حرکت بیاندازید
برقرار و پیروز باشید
فرهنگ جان خوبی؟
جناب فرهنگ گرامی خیر متأسفانه آدرس هات میل من اکتیو نیست لطفاً به این آدرس لطف کنید:
abdolghaderbalouch@gmail.com
سلام فرهنگ جان
سال نو مبارک رفیق
شاد باشی و شادکام
سلام برای ایجاد آرشیو موضوعی در بلاگ اسپات چه باید کرد لطفن برای یک مبتدی توضیح بدهید
barekaj.blogspot.com
koroshkochak@yahoo.com
Post a Comment
[صفحهی اصلی]